مصاحبه ی استاد رضا حسنوند با نشریه ی لور(سال ۱۳۸۷)

با تو جه به اهمیت سخنان استاد در این پست بار دیگر پس از دو سال به این گفتگو نظری می افکنیم



 استاد رضا حسنوند (شوریده لرستانی) در گفتگو با لور:
 در صدا و سيما از زبان لكي به نحو احسن استفاده مي شود

دنياي مجازي فرصت و ميداني است براي تبادل انديشه ها آن هم خردمندانه و فرهنگ مدارانه. ولي بايد دانست كه توان كاربرد در همه يكسان نيست متاسفانه بيشتر ادبا و نويسندگان ما با رايانه و اينترنت و بيگانه اند زيرا توان استفاده ندارند و اين امر باعث خشكيدن بسياري از چشمه هاي ذوق است.
»» مردم ما «رضا حسنوند» را بیشتر از طریق حضورشان در برخی همایشها و بعضا رسانه هایی مثل تلویزیون دیده اند و از همین راه با شعر ایشان ارتباط برقرارکرده اند، آیا شما آثار چاپی به صورت کتاب هم دارید؟

» ابتدا صميمانه ترين درودها را تقديم عزيزان نشريه لور مي كنم كه در اين دنياي وانفسا در پي فرهنگ و بخردي هستند. و اما بنده هنوز خود را در حد بلوغ چاپ آثار شعري ام نميدانم زيرا وقت بسيار است و سند آبروي خود را به دست ديگران دادن كاري است سخت؟!

 

»» امروزه جوانان زیادی  نسبت به ادبیات بومی توجه نشان می دهند، البته در این وادی به دنبال نمونه های موفق و با تجربه هستند، گمان نمی کنید انتشار آثار کسی مثل شما بتواند کمکی به ایشان باشد؟

 » حقيقتا علت چاپ نشدن اشعار لكي ام را در پرسش اول خدمتتان عرض كردم. گرچه در مدت ربع قرن رنج و زخمت ادبيات لكي را هم از حيث موضوع و هم از حيث محتوا به سوي سرزمين اميد كشانده ام  و آن را صد در صد تغيير داده ام ولي باز براي چاپ زود است

 

»» ظاهرا یکی از مهمترین و قابل توجه ترین همکاری های شما، کمک تان به انتشار مجموعه «گلزار ادب لرستان» زنده یاد غضنفری امرایی باشد، از دیدگاه ویراستار این کتاب جایگاه آنرا در تاریخ ادبیات مردم لر چگونه ارزیابی می کنید؟

» بله، البته بنده كارهاي ديگري كرده ام مانند تصحيح و چاپ ديوان 600 صفحه اي  ميرزا شفيع مصدق، كتاب آرزوي وحشي در مورد  وحشي بافقي، ابتكار بديع دستاهنگهاي عروضي،  و صدها مقاله تخصصي و ... . اما در مورد كتاب گلزار ادب لرستان مرحوم غضنفري بايد گفت اين كتاب كشكول نابي از شعر شاعران لك زبان و است و در نوع خود كامل ولي نياز به تداوم دارد و اين نقيصه ابتري ربطي به عالم اين كتاب ندارد.

 

»» وقتی به گذشته ادبی و فرهنگی لرستان نگاه می کنیم همیشه و همه جا شاهد آثار «لک زبان» هستیم در حقیقت همه یا اکثر آثاری که در قرون ماضی تحت عنوان ادب لرستان به جا مانده به لکی است   آیا در ادبیات و فرهنگ امروزی لرستان هم این زبان این جایگاه خود را دارد؟

» زبان لكي با حضور قوي و پربار خود در كنار زبان لري  در استان لرستان مهمترين وسيله بيان احساسات زلال مردم اديب است ولي از آنجا كه تريبون در دست لرهاست  از نظر ديگران اين زبان هميشه در حاشيه است. اما زمان نشان ميدهد كه چه ميماند و چه نمي ماند. دليل بنده اين است كه آثار مكتوب لرها ي لرستان قابل قياس با آثار لك زبانان نيست و اين عبارت اثبات شيء است و نفي ماعدا نيست.

 

»»  ما در نشریه لور مقاله ای داشتیم (تحت عنوان باز تعریف لر با گذاری بر جغرافیای انسانی و فرهنگی لرستان) که نکته اصلی آن این بود که لرستان (تقریبا همه ی لرستان؛ در آن مقاله تصریح شده بود حداقل هشتاد درصد مردم لرستان فیلی) زبانی جز لکی نداشته است، اما دچار یک پروسه تغییر شده است، این جریان چقدر به شکوفایی ادبیات لکی ضربه زده است؟

» اولا صراحتا بگويم  كه تعصب دوستان لوري را در مورد قبيله و طايفه گرايي قوم لر قبول ندارم. زيرا چيزي نمانده كه در نشريه ي ولات نوشته شود كه  زبان حضرت آدم و خاتم لري بوده است!

اما در مورد عبارت پروسه تغير زبان بايد بگويم كه اين گونه نيست كه  گروهي بنشينند و با برنامه  زباني را تغيير بدهند  بلكه بايد دانست كه سير اجتماعي زبان بدين سان است كه زبان ها و لهجه هاي اقليت قرباني بزرگترها مي شوند و روزانه در دنيا شاهد از بين رفتن زبانها و لهجات بسياري هستيم. و اين تحليلها لازمه زبان هاست.

 

»» البته استاد توضیح بدهم نشریه ولات با ما همفکر است اما ولات و لور یکی نیستند، شاید این پرسش بنده خیلی صریح و رک باشد؛  آیا ادبیات لکی می تواند خود را از فشار مثلث کرمانشاه، خرم آباد و تهران رها کند و به پویایی و رونق بیش از پیش امیدوار بماند؟

» من نميدانم شما چگونه اين فشار را حس كرده ايد و به گفتار آورده ايد؟ زيرا اين عبارت بي معني است. هر زباني پويا باشد خود بخود در عرصه ميماند و بالنده پيش مي رود از آنجا كه كرمانشاهيان نيز لكند ما نه تنها گفتار اين مردم را باعث تقويت زبان خود مي دانيم بلكه چنين احساسي هم نداريم. ولي در مورد خرم آباد بايد گفت سالهاست لرها لري مي گويند و لك ها نيز لكي و هيچ مشكلي در ارتباطات اجتماعي ندارند و گرچه سالهاي سال لرهاي عزيز زبان ما را به چشم حقارت ميبيند ولي خوشبختانه امروزه چنين نيست. و در مورد تهران اگر منظورتان زبان فارسي باشد قطعا هيچ لهجه اي در ايران در برابر فارسي توان مقاومت ندارد تاچه برسد به زبان لكي! مثلث را به اين گونه اصلاح كنيد، مربع ،تهران  اهواز تبريز بغداد!

 

»» امروزه اغلب فعالان فرهنگی مثلا فیلمسازان لرستانی با معیار قرار دادن ارتباط میان منطقه و مرکز می کوشند آثاری به زبانهای لری خرم ابادی و بیشتر بروجردی و ملایری بسازند، چرا که به فارسی تهرانی نزدیک ترند، اما به نظر می رسد اگر معیار نه ارتباط ما با پایتخت که ارتباط ما با فرهنگ بومی و اصیل خودمان باشد لازم است چنین اثاری بیشتر لکی باشند در این باب نظر شما چیس؟  مخصوصا علاقمندیم از زبان شما انتقادی از بی توجهی و سکوت محض صدا و سیمای استان لرستان در زمینه «زبان و ادبیات لکی» بشنویم.

» اولا اگر فيلمسازان از زبان ملايري و بروجردي و...استفاده مي كنند دليل بر آن است كه خنده ناكي اين استفاده ابزاري از زبان لري بيشتر ملحوظ است تا ارتباط با تهراني ها و در ضمن بايد دانسته شود كه در كجاي فيلمهاي ايراني از لرها منطقا استفاده كرده اند؟ مگر نه آن است كه لرها در بيشتر فيلمها نقشهاي مضحك و بي فرهنگ و لنگ و لوك و غارتگر و... را دارند؟

و اگر روزي در فيلمي زبان لكي براي مخاطب قابل فهم نباشد عيب اين زبان نيست زيرا اگر اين مقوله پذيرفتني باشد پس از اين به بعد  هر زباني كه براي مخاطب  فهم نگردد ناقص است كه اين عبارت منطقي نيست. اما در مورد صدا و سيماي استان بايد بگويم كه اين رسانه ملي بايد بيشتر سعي در فرهنگ سوزي و فرهنگ سازي داشته باشد ، يعني با نشان ندادن رسوم ناپستد سعي در نشان دادن نقاط قوت داشته باشد كه ان شاالله سعي براين امر معطوف خواهند داشت.

 

»»  درباره ملا منوچهر کولیوند به طور اخص، و جایگاه شاعران لک زبان الشتری در تاریخ ادبیات لرستان به طور کلی بفرمائید

» ببينيد ملامنوچهر در زماني پا به عرصه نهاد كه فرصت تريبون داري وجود داشته  دوره قاجاريان دوره ظاهر شدن ادبا در عرصه بوده است و داريم كساني كه اگر روزي ديوانشان كه هنوز خطي است و پيش از منوچهر زيسته اند چاپ شود خيزشي در ادب لكي ايجاد خواهد كرد. ملاحقعلي و ميرزا حسين بنان ازين دسته اند كه خدمت شما عرض كردم. و ضمنا بايد گفت كه تاريخ ما به گونه اي خشن و نظامي بوده كه كمتر اديبي درآن توان جلوه داشته است. ولي باز همين افراد قابل احتساب در عرصه گذشته ادبيات ما خود نشانگر نبوغ مردم كل زبان است.

 

»» از جایگاه زبان و ادبیات لرستان در نهادهای مختلف ذی ربط از قبیل صدا و سیما، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و .. بفرمائید

» در صدا و سيما از زبان لكي به نحو احسن و اكمل استفاده مي شود ولي در دو نهاد ديگر بجز در مراسم شعر ،ديگر چيزي ديده نمي شود.

 

»» در چنین فضائی که به نظر می رسد فعالان ادبیات بومی ما از کمترین امکانات و هزینه ها بی بهره هستند، اینترنت و ارزانی آن چه کمکی به بالندگی فرهنگهای بومی می تواند بکند؟

» دنياي مجازي فرصت و ميداني است براي تبادل انديشه ها آن هم خردمندانه و فرهنگ مدارانه. ولي بايد دانست كه توان كاربرد در همه يكسان نيست متاسفانه بيشتر ادبا و نويسندگان ما با رايانه و اينترنت و بيگانه اند زيرا توان استفاده ندارند و اين امر باعث خشكيدن بسياري از چشمه هاي ذوق است.