خواجه وندها لکند
اردشیر کشاورز: در دامنهی ارتفاعات موصوف به هزار، نزدیکیهای مرزنآباد چالوس و سیاه بیشه، منطقهی کلاردشت قرار داد که مردمی گیل(بومی) لُر، کُرد و لک جمعیت غالب آن منطقه را تشکیل میدهد، پیرامون انتقال جمعیت خواجهوندها در تعرفهی ساختاری ایلات با عنوان طایفه از آنها یاد شدهاست. قول مورخان بر آن است که مردم لک خواجهوند اصلاً دلفان و مردم لر خواجهوند از سرابند سیلاخور بودهاند. به این قلم گفته شده بود، مردم کلاردشت پیرو آیین یاری و یا به اصطلاح عام، اهلِ حق هستند و اما نوشتههایی چند آن مردم را علیاللهی خوانده بودند، که بطلان دومی مسجل مینماید، چرا که در ایران عزیز خوشبختانه فرقهای که قایل به شرک و تحت عنوان علیاللهی خوانده شود، وجود ندارد. اما مردم لک کلاردشت پیرو آیین یاری و از دودهی عالی قلندری یکی از دودههای یازدهگانهی یارسان هستند. 
استاد اردشیر کشاورز
اما پیشینهی خواجهوندها با عنوان یکی از ایلات و یا طوایف گرمسیری و جمعیت موصوف به «وند» که در برآمدن زندیان و استقرار کریمخان زند، وکیل الرعایا، اتحادیهی «زند» و «وند» را پدید آوردند در مقطع بعد از مرگ نادرشاه افشار (۱۱۴۸ – ۱۱۶۰ هـ . ق) در مَحال گرمسیری سرحدات غربی کشور، ایالت کرمانشاهان در منطقهی زهاب(۱) – کاوردان زهاب – گیلان – چم سورک حد فاصل ایوان و سومار زیست بوم داشتهاند.
ترتیب کوچ عشایر قبل از انعقاد قراردادهای مرزی به عهد سلطنت محمدشاه قاجار(۱۲۵۰-۱۲۶۴ه.ق) واجد هیچگونه مانع و رادعی در قلمرو سرزمینی دو کشور ایران و عثمانی نبوده و این مورد تداخل جمعیتی و حتا اسکان بخشی از عشایر کوچرو را در دو طرف مرزهای ناشناختهی عرفی مدون پدید میآورد، اما ابوالحسن گلستانه(۲) پیرامون ماهیت عشایر موصوف به وند و از جمله خواجهوند، نوشتهاند: «ایلات وند سوای ایلات زنگنه و کلهر چند نفر تیرهی عظیماند و به ایلات زنگنه متفّق و مشهور به «وند» میباشند به موجب تفصیل ذیل است و جمیع آنها سپاهی و صاحب دولتاند(۳) و هر فرقه از آنها به خطابی موسوم و در آخر خطاب وند، ملحق است به طریق مرقوم ذیل: احمدوند- کاکاوند – قلی علیوند(۴) – جلالوند- جلیلوند – مافیوند – بهتوییوند- قوریهوند(۵) – خلیلوند- خواجهوند – زیرهوند – نانکلیوند- بوجولوند.»(۶)
در سال ۱۱۶۷هجری قمری محمدخان زند عشایر متحد کریمخان زند را از کرمانشاهان و از طریق دزفول به شیراز کوچانید و این عشایر تا پس از مرگ کریمخان زند سال ۱۱۹۳ هجری و حداکثر تا سال ۱۲۰۶ هجری در فارس(۷) باقی ماندند و از آن پس بخشی در مناطق جنوب پراکنده و بخشی نیز به زیستگاههای اولیهی خود بازگشتند و یا در دیگر مناطق کشور پراکنشی را به وجود آوردند.